دیدگاه تحلیل رفتار متقابل رویکردی جامع به مسایل انسانی است که می تواند جنبه های مختلف زندگی فردی اجتماعی و حتی فکری انسان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و به مثابه یک نظریه جامع پاسخگوی بسیاری از سوالات بشری در موارد فوق است. از جمله مواردی که مدتهاست ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده است نحوه تحلیل مسایل عقیدتی و نگاه این نظریه به نو اندیشی است.
جایگاه اعتقادات در تحلیل رفتار متقابل بر اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل دیدگاههای عقیدتی و باورهای ارزشی در حالت "من والد" جای دارد و در سالهای اولیه کودکی ( مخصوصا ۵ سال اول ) که باید و نباید های زیادی از طرف والدین به کودکان تحمیل شده به کودک آموزش داده می شود. این مجموعه عظیم از وقایع خارجی و تحمیلی از ارزشها، باورها، مذهب، اسطوره ها، خرافات و تمام عقاید غیر قابل سئوال در حالت من والد ثبت شده در آینده بخشی از شخصیت فرد را تشکیل می دهد. این بخش ، مسئول خشک و متعصب کارهای انضباطی، قانون مداری و باید ها و نبایدها در افراد مختلف است. وقتی فردی بدون توجه به احساسات و عواطف ، یا بدون توجه به تعقل و منطق به امری مبادرت می کند و یا صحبت می کند و یا دیگران را مجبور به انجام چنین اموری می نماید از این بخش شخصیت خود استفاده می کند. درعین حال بخش دیگری در شخصیت فرد وجود دارد که به عنوان حالت "من بالغ" شناسایی می شود این بخش در واقع "مخ" شخصیت است. من بالغ، مجموعه ای ازنگرشها و طرحهای رفتاری خود مختار و مستقل است که فرد را با واقعیتهای موجود تطبیق و هماهنگی می دهد. بخش بالغ شخصیت، نیازهای حال و اکنون فرد و جامعه را در نظر گرفته ضمن دریافت اطلاعات جامع از درون یعنی بخش والد و بخش کودک که حاوی احساسات، هیجانات، غرایز و نیازهای انسان است به فرد کمک می کند که بهترین تصمیم را گرفته و بنا به مقتضیات زمان حال رفتار کند. وظیفه این بخش شخصیت، تجزیه و تحلیل و آینده نگری، برقراری تعادل بین احساسات و تعقل و نیز محاسبه ، احتمالاتی است که برای حل و فصل موثر دنیای خارج ضروری هست. او همچنین فعالیتهای دو بخش قبلی ( کودک و والد ) را تنظیم می کند. بالغ به واقع ارزیابی کننده بی طرف عقاید باورها ارزشها و دیگر محتوای والد برای تطبیق فرد با زندگی در حال و اکنون است.
بازنگری باورهای سنتی و کارکرد بالغ همانگونه که عنوان شد کار بالغ در یافت حقیقت بدون هرگونه سوگیری قبلی و قضاوت از پیش تعیین شده است.بالغ این کار خود را با مطرح کردن سوال در مورد عقیده یا باور خاص انجام می دهد. یک بالغ کارا و سالم و بدور از آلودگی، سوالی را در مورد اعتقادات یا باورها مطرح و سپس به تحقیق، آزمودن و جمع آوری اطلاعات برای پاسخگویی می پردازد بدون این که هیچ پاسخی را با سوگیری والدانه حذف، کوچک و یا دست کم بگیرد. بالغ آزاد، بدون جهت گیری و یا گرایش قبلی صرفا به دنبال اطلاعاتی برای رسیدن به پاسخ سوالات بالغانه است و نه اثبات باورهای والدی که از پیش مشخص است. در این حالت بالغ ضمن نگاه به نیازها و احساست بشر و اقتضایات این زمانی و این مکانی و نیز داده ها و اطلاعات موجود به نقد و بررسی اطلاعات ضبط شده والدی که یک باور یا عقیده کهنه است می پردازد و در نهایت به جوابی می رسد که ممکن است هیچ ربطی به باورهای کهنه قبلی نداشته و از دل یک بالغ سالم زاییده شده باشد.
بالغ آلوده به والد، و نواندیشی از دیگر سو، نوع دیگری از بازنگری به باورهای سنتی و متعصبانه که شاید رایج تر هم باشد وجود دارد. این نوع نگرش مبتنی بر آلودگی بالغ به والد است. در این نوع نگرش، فرد از پیش به ارزشهای کهنه وعقاید خود، باورمتعصبانه دارد و به دنبال اثبات آن باورها، با استناد به داده های علمی است. این مدل نو اندیشی به دنبال "علمیزاسیون" باورهای قدیمی است و با این روش قصد دارد که ارزشهای باور کهنه را، نوآرایی کند. در حالی که این سبک، با نگاه علمی به باورها، مغایرت دارد زیرا برای رسیدن به یک باور علمی، لازم است که فرد یک فرضیه بی طرفانه که هیچگونه سوگیر قبلی در آن نیست طرح، و با تحقیق و بررسی بدون جهت گیری اولیه، با جمع آوری دادهای گوناکون، فرضیه های خود را بیازماید. در بالغ آلوده به والد، فرد از قبل تصمیم خود را در مورد یک دیدگاه خاص اتخاذ کرده است و فقط به خاطر این که برای خود و دیگران دلایل منطقی ارایه دهد و عقیده خود را با لباسی از علم و منطق اشاعه دهد به جمع آوری اطلاعات علمی صرفا در محدوده تایید کننده عقیده و باور خود، می پردازد و در نهایت هم خود و متقاعد می شودو هم عقیده کهنه را این بار با پوشش زیبای نو اندیشی، دو باره به جامعه ارایه می دهد. ازعلایمی که می تواند نشانگراندیشه های مبتنی بر آلودگی بالغ با والد باشد عبارت است از: عدم پاسخ گو بودن نگرش جدید به بسیاری از سوالات بنیادین، اشتراک جنبه های بنیادین دیدگاه نو با دیدگاههای متعصبانه، حذف و نادیده گرفتن اطلاعات علمی باطل کننده عقیده و نیز پاسخهای کلی و ابهام آمیز به سوالات مطرح شده در باره مبانی اعتقادی. در این نوع ارایه اعتقادات، پاسخها به سوالات مطرح شده کلی و جهت دار بوده و به محض این که سوالات وارد جزییات شده، دلایل نقض عقیده مطرح می شود، استدلالهای بدون پشتوانه علمی همراه با استنتاجهای منطقی، تاریخی و فلسفی و قیاسی، سوال را از مسیر اصلی خارج و بدون پاسخ باقی می گذارد.
جمع بندی نه به عنوان یک فیلسون و یا نظریه پرداز اعتقادی بلکه به عنوان یک معنویت باور و یک روان درمانگر، که همه روزه شاهد انسانهایی، با نگرشهای رنگارنگی که گاهی بالباس نو اندیشی مرزهای عقلانی و معنویشان در هم شکسته و بسیاری که دچاراحساس گناه، وسواس های اعتقادی، شک و تردید معنویت گریزی و حقیر پنداری و شرم هستند، همیشه این سوال برایم مطرح بوده است که نو اندیشی های معاصر چه دردی را از روان انسان رنجور، کاهش داده است و این که آیا پاسخ های او از نوع "نوزایی بالغانه" است یا باورهایی والدانه و متعصبانه با پوششی بالغانه؟