همه ما شکست و به نتیجه نرسیدن را در زندگی تجربه کرده ایم. بپذیریم که بالاخره زمانی گزارشات بد ، انتقادات تند ، عدم تأیید و رد شدن از سوی دیگران به همه ما داده شده است …
سوال من این است ، چرا ما از این تجربیات ناکامی فرار کرده و یا به شدت آنها را انکار یا رد می کنیم ؟ این درحالی است که برای ما بهتر است که با ناکامی و شکست دوست باشیم … و دوستان خوبی نیز باشیم! زیرا به ما چیزهای ارزشمندی می بخشد. این تجربیات به ما بازخورد می دهد که در یک جایی باید تجدید نظر کنیم و اینکه گاهی احتمالا از استاندارد ویژه دستیابی به کامیابی پیروی نکرده ایم .
عموم افراد در شرایط ناکام کننده، نارضایتی ، سرخوردگی و خشم را تجربه می کنند تا ثابت کنند که آن ناکامی به جا نبوده است و نباید اتفاق می افتاد. این در حالی است که موفق ترین افراد معمولاً تا رسیدن به اهدافشان با ناکامی های زیادی دست و پنجه نرم کرده اند. داشتن توانایی حفظ نگرش مثبت ، نظم و قدرت در برابر ناامیدیف ما را قادر می سازد برای آنچه می خواهیم به دست آوریم و قوی و متمرکز باشیم. در ادامه چندین نمونه قابل توجه از افرادی که قبل از رسیدن به اهداف خود مجبور به مقابله و غلبه بر حس ناکامی شدند ، آورده شده است …
آبراهام لینکلن – در حین جنگ ازدرجه کاپیتانی به سربازی تنزل پیدا کرد او همچنین به عنوان یک تاجر ناکام شد و چندین بارنیز به عنوان نامزد سیاسی شکست خورد تا اینکه سرانجام رئیس جمهور امریکا شد.
سرهنگ سندرز – بیش از 1000 بار توسط مدیران رستوران رد شد تا اینکه سرانجام یک نفر به او این شانس را داد تا مرغ سرخ شده خود را در محل فروش آزمایش کند. آن روزی بود که KFC متولد شد.
والت دیزنی – در سال 1919 از ستاره کانزاس سیتی اخراج شد زیرا “فاقد تخیل بود و ایده خوبی نداشت.” الویس پریسلی – پس از رفتار نا امید کننده اش در ابتدای کارش در نشویل، توسط یک مدیر که به او گفته بود که بهتر است در ممفیس (شغل قبلی خود) رانندگی کامیون را ادامه دهد، اخراج شد.
استیون کینگ – اولین کتاب او ، 30 بار رد شد. هنگامی که همسرش کتاب را از سطل آشغال نجات داد ، او تقریباً کتاب را به بیرون پرت کرده بود اما سپس و به تلاشش ادامه داد.
جی کی رولینگ – هنگامی که ناشرکوچکی در لندن فرصت چاپ را به هری پاتر داد ، دهها نفر از جمله هارپر کالینز او را رد کرده بودند.
اپرا وینفری – به عنوان خبرنگار اخبار شبانه WJZ-TV بالتیمور اخراج شد زیرا او نمی توانست احساسات خود را از داستان های خود جدا کند.
استیو جابز – از شرکتی که او شروع به کار کرده بود (اپل) اخراج شد ، اما برای نجات آن ناامیدانه در سال 1997 به آنجا برگشت. اپل اکنون با ارزش ترین شرکت در جهان است.
چنانکه ذکر شد انسانهای بزرگ همگی موفقیت خود را از دل ناکامی ها بیرون کشیده اند
یک راه خوب برای اثبات ارزش خود این است که تصمیم بگیرید ناکامی هایتان را در آغوش بکشید. تمام ناکامی ها و شکست های تجربه شده تان را ثبت کنید ، و برای رسیدن و غلبه برآنها به طور قدم به قدم برنامه ریزی کنید تاجایی ادامه دهید که به خود ثابت کنید که شما از ناکامی و شکست توانمندترهستید…
